!بمب اتم بر لکه ننگ دفاع مقدس
وبلاگ خبری صدرا : اینکه جنگ ما دفاع مقدس بوده در کلیت آن جای شبهه ای نیست و اینکه هرکس در آن کشته شده، شهید محسوب می شود هم هیچ حرفی نیست، حتی کسانی که از ماشین در زمان فرار از جبهه به پایین پرت شده باشند و یا با یک شوخی نابجای شهرستانی(!) دنیا را وداع گفته باشند!
در اینجا صحبت از تحریف تاریخ جنگ است...
تلویزیون مستندی می سازد که یک لکه ننگ این جنگ را تبدیل به حماسه کند. باورتان می شود؟ باید حماسه ای از خیانت کاران باور کرد که حتی کسانی که سنشان به جنگ هشت ساله(67-59) قد نمی دهد، باورشان نمی کنند.
طرف رفته فیلم ساخته تا بگوید که در این شهر ویران شده توسط ارتش رژیم بعث عراق حماسه ای شگفت انگیز خلق شده است و حتی آوینی را هم به کمک آورده تا چیزی را به زور در حلق ما فرو کند.
این شهر نه فاو بود، نه کرکوک و نه یک شهر از کشور دشمن دیروز و همسایه برادر امروز، این شهر را هویزه می گویند.
تاریخ جنگ به خوبی به یاد می آورد که مردم عرب هویزه و سوسنگرد در پیش از تهاجم نظامی عراق برضد ایران اسلامی، چگونه زمینه بهانه را به صدام حسین دادند و چه نامه های فدایت شوم برای او ننوشتند و بعد از ورود هم، چه استقبال گرمی که از گردن گلفت های -لابد برادران عرب- بعث عراقی نکردند.
در این فیلم که به مناسبت هفته دفاع مقدس که شاید به قصد پاکسازی ذهنیت گذشته نسبت به این شهر ویران شده ساخته بود، نشان می داد که چه مجاهدتی از سوی مردم دلاور(!) هویزه در این نقطه از خوزستان صورت گرفته.
پیرمرد عرب هویزاوی می گوید:« ارتش عراق وارد شهر شد. ما زنها را می فرستادیم تا از نزدیکی آنها آب بیاورند. عراقی ها آنقدر متلک به زنهامان انداختند که فلان دختره خوشگله و ... و چنان رفتاری با ما کردند که جوانان هویزه طاقت نیاورند و حماسه شورآفرینی را خلق کردند!»
اگر شما مقاومتی از مردم هویزه دیدید، تاریخ جنگ هم از این مردم دیده است!
همین استناد کافی است که عراقی ها از فتح هویزه به عنوان خاطره خوش تجاوز یاد کرده اند و از خرمشهر به عنوان تلخ ترین...
مشخص نیست ما می خواهیم دفاع مقدس را چگونه نشان بدهیم؟
کسی نیست از آن پیرمرد فعلی و جوان آن روز بپرسد که اگر این گونه بوده و مقاومت جانانه ای در این شهر رخ داده، پس شهدایشان در کجا خاک شده اند و یا اصلا علم الهدی در آنجا چی می کرد؟
جالب است، این فیلم از شهید بزرگواری نام می برد که بخشدار خستگی ناپذیر این شهر بوده و براثر حمله عراقی ها به شهادت می رسد. مقبره این شهید هم اینک در بهشت زهرا است!
کار به جایی رسیده که امروزی ها ندانند که چه تفاوتی میان خرمشهر با هویزه وجود دارد و یا چرا دزفول هدف چند صد موشک قرار می گیرد و درست ده کیلومتر آن سوتر، شهر اندیمشک قهرمان(!) هدف یک تیرکمان هم واقع نمی شود!
جالب است که در این مستند تحریف حماسه، کسانی بودند که مدعی مقاومت در برابر اشغالگران عراقی بودند و معلوم نبود چگونه از مهلکه دشمنان خون آشام، خود را رهانیده بودند...
قضیه البته بلاتشبیه، شبیه همان اسیر زندانی نازی ها در جنگ جهانی دوم است که وقتی به صورت غیرمترقبه آزاد شد، از او پرسیدند، چگونه تنها تو را آزاد کردند و طرف گفت: به ما گفتند که انتخاب کنید که شما را بکشیم یا اینکه به شما «...» کنیم و آزادتان کنیم! طرف کمی فکر کرد و به آهستگی گفت: البته ما را کشتند!!
اما، پیشنهاد این است که در صورتی که کشور نیاز به بمب اتم داشت که حتما دارد(!)، آزمایش آن در نقطه ای صورت پذیرد که از بی خاصیت ترین نقاط کشور بوده و علف هرز زیادی دارد و از همه بدتر، لکه ننگ دفاع مقدس باشد!!