استادها، روزنامه نگاري نمي كنند!
نگاهي به ٭ گآموزش روزنامه نگاري در گفتگو با مدير مركز مطالعات و توسعه رسانه ها ؛
فتگو: جواد صبوحي
دانش آموختگان روزنامه نگاري در سده نخست عمر مطبوعات در ايران انگشت شمار بودند. اولين ايراني دوره كوتاه مدت آموزش روزنامه نگاري را در انگلستان گذراند و پس از او نيز شمار اندكي از فرنگ رفتگان، دانش روزنامه نگاري را فرا گرفتند.

102 سال كه از حيات مطبوعات ايران گذشت، اولين مركز آموزش به منظور تربيت كادر متخصص با نام بنگاه روزنامه نگاري تاسيس شد.در سال 1317 خورشيدي كميسيون مطبوعات سازمان پرورش افكار ، امور آموزش روزنامه نگاري را به دانشگاه تهران سپرد و دانشگاه تهران كلاس هاي كوتاه مدت آموزش روزنامه نگاري را در لاله زار بر پا كرد. چند تن از دانش آموختگان آن دوره در قيد حياتند و بر اين باور صحه مي گذارند كه پس از فروپاشي بنگاه روزنامه نگاري به مدت 14 سال علاقمندان به فراگيري دانش روزنامه نگاري راه خارج را در پيش گرفتند كه ثمره غربت گزيني آنان براي روزنامه نگاري ايران يكي دو جلد كتاب بود.
در سال 1334 مدير وقت روزنامه كيهان كه خود استاد دانشگاه تهران بود، اساسنامه تاسيس دانشكده روزنامه نگاري دانشگاه تهران را به تصويب رساند، اما هيچ گاه نتوانست اين دانشكده را در زير مجموعه دانشگاه تهران تاسيس كند .
زماني كه مدير وقت روزنامه اطلاعات از تلاش هاي مدير وقت روزنامه كيهان مطلع شد ، براي اين كه از رقيب پيشي بگيرد، آگهي دوره كارآموزي فن خبرنگاري را در خردادماه 1335 منتشر كرد و در تابستان همان سال نخستين دوره آموزش كوتاه مدت روزنامه اطلاعات آغاز شد. از سوي ديگر دانشگاه تهران با همكاري كميسيون مبادلات فرهنگي آمريكا در ايران و چند تن از مديران روزنامه ها و مجله ها دوره آموزش روزنامه نگاري دانشگاه تهران را از آبان 1335 شروع كرد.

در روزنامه اطلاعات در دهه سي و آغازين سالهاي دهه چهل همچون بنگاه روزنامه نگاري و مؤسسه روزنامه نگاري ، دوره هاي كوتاه مدت برگزار مي شد، اما كيهان درصدد ايجاد دانشكده بود. اين دو كوشش سبب شد كه پايه هاي دو مكتب روزنامه نگاري ايراني در دو روزنامه عصر تهران پي ريزي شود. روزنامه نگاري مبتني بر ذوق و روزنامه نگاري مبتني بر علم و دانش.
كوشش مكتب روزنامه نگاري مبتني بر دانش اگر چه در گام اول تداوم نيافت، اما تجربه گرانقدري را پديد آورد و سبب پي ريزي مؤسسه عالي مطبوعات و روابط عمومي شد.
تمام تلاشهاي ياد شده را جز دوره اول آموزش روزنامه نگاري روزنامه اطلاعات تا تاسيس اين مؤسسه بايد كوششهاي نافرجام نام نهاد. آنچه به فرجام رسيد و جامعه ايراني از خدماتش بهره مند شد، مؤسسه مطبوعات و روابط عمومي است كه بعد ها دانشكده نام گرفت. دانشكده اي كه فراز ها و فرودها را از سر گذراند وچندي پيش پس از حدود چهار دهه با وجود تغيير نام و دگرگونيهاي مكرر ، به عنوان دانشكده علوم ارتباطات بازگشايي شد.امروز آموزش روزنامه نگاري با در نظر داشتن تمامي تحولات مربوط به آن، از آن حيث اهميت دو چندان يافته است كه به نظر مي رسد انگيزه و شوق تحصيل در اين رشته در ميان جوانان بيش از گذشته افزايش يافته و از سويي ديگرنگاه مؤسسات آموزشي در اين حوزه نيز به بازبيني جدي نياز دارد. اين نكته را مي توان از فحواي كلام دكتر شعبانعلي بهرامپور، رييس مركز مطالعات و توسعه رسانه ها شنيد.گفت و گوي ما با ايشان را در همين خصوص مطالعه كنيد:
٭ آقاي دكتر در حال حاضرمجري آموزش رسانه اي در كشورچه نهادي است؟
٭٭ آموزش روزنامه نگاري توسط دو بخش دانشگاههاي وابسته به وزارت علوم، تحقيقات و فناوري و مؤسسات و مراكزديگر غير دانشگاهي با رويكردهاي مختلف دنبال مي شود .در آموزشهاي دانشگاهي آموزشها تئوري تر از آموزشهاي كاربردي مراكز غير دانشگاهي است. در مراكزي كه با رويكرد دوم به آموزش روزنامه نگاري مي پردازند ،عمدتا محور اصلي كار بر آموزش روزنامه نگار متمركز است و تلاش مي شود روزنامه نگاراني خبره تربيت و تحويل جامعه شوند.
٭ نكته اي كه در همين خصوص وجود دارد و به نظر مي رسد قابل تامل است، موضوع ناهماهنگي آموزش در اين مراكز است،به گونه اي كه اين ناهماهنگي را حتي مي توان در سرفصلهاي آموزشي اين مراكز هم مشاهده كرد.اين ناهماهنگي درامر آموزش ايجاد مشكل نمي كند؟
٭٭ اين ناهماهنگي پارادوكسيكال است، يعني از سويي مي توان آن را مثبت ارزيابي كرد و از سوي ديگر با نگاهي منفي آن را بررسي و تورق كرد.هرگونه تغيير و تحول در دانشگاهها و سرفصلهاي آموزشي آنها مستلزم مراحل طولاني است و يك دانشگاه و مركز آموزشي به راحتي نمي تواند سرفصلهاي خود را تغيير دهد.مراكزي مثل دانشكده صدا و سيما و دانشكده خبر كه آزادي عمل دارند مي توانند نوآوريهاي بيشتري داشته باشند و سرفصلهاي جديدي را در مجموعه مورد نظر خود بگنجانند. از سوي ديگر، مراكزي مثل مركز مطالعات و تحقيقات رسانه ها كه كاملا كاربردي هستند، لزوما نمي توانند مطابق سرفصلهاي دانشگاهي عمل كنند. اگر دانشگاهها مي توانستند به خوبي عمل كنند و آموزشهاي خوبي را ارايه دهند و دانشجويي كه از آن جا فارغ التحصيل مي شود بتواند روزنامه نگار شود، ديگر شكل گيري مراكزي مثل مركز مطالعات و تحقيقات رسانه ها سالبه به انتفاي موضوع بود.در ساير نقاط دنيا نيز وضع به همين صورت است. در فرانسه، بهترين روزنامه نگاران از دانشكده هاي روزنامه نگاري فارغ التحصيل شده اند. معمولا چهار يا پنج مؤسسه روزنامه نگاري مراكزي تاسيس مي كنند كه از درون آنها روزنامه نگاران حرفه اي تربيت مي شوند.
٭ ظرفيتي كه درحال حاضر در دانشگاههاي مختلف براي گزينش دانشجو در حال شكل گيري است ،به خروجي مطلوب روزنامه نگاري كشور خدشه وارد نمي كند؟
٭٭ دانشگاهها دانش آموختگان زيادي را تربيت مي كنند، اما نكته اي كه در اينجا اهميت دارد اين است كه دانشگاهها بايد خود را روزآمد كنند و بتوانند دانش آموختگاني تربيت كنند كه آنها قادر باشند كار روزنامه نگاري كنند اين در صورتي است كه در حال حاضر دانشگاههاي ما اين ظرفيت را ندارند.
٭ از عناصر ديگري كه در اين خصوص تأثيرگذار است، كيفيت استادان و اعضاي هيات علمي دانشگاهها هستند كه اين موضوع هم مثل مقوله سرفصلهاي آموزشي وضعيت متناقضي را دنبال مي كند.چقدر بر شيوه فعاليت اين عنصر در دانشگاهها كنترل صورت مي گيرد؟
٭ اين مساله به يك دانشگاه خاص محدود نمي شود و در تمامي دانشگاهها مي توان آن را شاهد بود، به گونه اي كه استادان ما كمتر خود روزنامه نگارند. آنها بيشتر كار نظري مي كنند، در نتيجه دانش آموختگان آنها هم مطابق اين شكل از آموزش تربيت مي شوند. در مراكز و مؤسساتي كه كار كاربردي مي كنند، اين مشكل كمتر ديده مي شود، براي آنكه اين مراكز از قيد و بندهاي مراكز دانشگاهي آزادند.ما مي توانيم كسي را به استخدام در آوريم كه مدرك دكتري نداشته باشد، اما تجربه لازم را در اين خصوص داشته باشد. در تمامي نقاط دنيا مراكز آموزشي كه هويت دانشگاهي ندارند مي توانند از يك روزنامه نگار با تجربه دعوت كنند تا آموزش روزنامه نگاري بدهد. براي دانشگاه با اين شيوه كار اين مساله مقدور نيست .روزنامه نگار با تجربه اي كه ممكن است ديپلم يا ليسانس داشته باشد، اما تجربه خوب و مطلوبي در حوزه روزنامه نگاري داشته باشد نمي تواند تدريس كند، در نتيجه شاهد هستيم كه در دانشكده هاي مختلف كساني درس روزنامه نگاري مي دهند كه خود روزنامه نگار نبوده اند و همين مساله از جمله آسيبهايي است كه آموزش روزنامه نگاري كشور با آن مواجه است. اصلاح اين موضوع نيازمند طي شدن روندي طولاني است كه دانشگاهها و وزارت علوم ،تحقيقات و فناوري به عنوان مجري آموزشهاي رسمي بپذيرند كه دانشكده هاي ارتباطات نيازمند توجه ويژه اي هستند كه مطابق با ديگر عرصه هاي علوم، آموزشهاي خود را ارايه دهند.
٭ معمولا كتابهايي كه توسط برخي از استادان همين مؤسسات آموزشي تأليف و يا ترجمه مي شود، آن قدر از كيفيت پايين برخوردار است كه به جرأت مي توان گفت نمي تواند در كنار متون ارزنده روزنامه نگاري كه توسط استادان مجرب نوشته شده است، قرار بگيرد. جالب است كه با توجه به تدريس اين گروه از استادان در دانشگاهها، اين كتابها به عنوان منبع آموزشي معرفي مي شوند. چرا در اين خصوص كنترلي صورت نمي گيرد؟
٭٭ ببينيد كنترل اصلي بايد توسط جامعه علمي كشور انجام شود؛ يعني اين وظيفه را بايد دانشجويان و استادان مجرب عهده دار شوند. تا وقتي توليدات ما در زمينه ارتباطات و روزنامه نگاري به حدي نرسد كه جامعه احساس بي نيازي از آن كند، ما با اين مشكل همچنان مواجه خواهيم بود .متاسفانه بسياري از كتب و منابع ارتباطات روزنامه نگاري از كيفيت لازم برخوردار نيستند، اما اگر ما استاد ، كارشناس ، فارغ التحصيل و محقق خوبي در زمينه ارتباطات داشته باشيم، مي توانند با نقد مناسب آن بخش ضعيف را وادار كنند تا توليدات خوبي را ارايه دهند.اما هنوز ظرفيت جامعه ما در اين زمينه خيلي كم است.
٭ يكي از عرصه هاي جديدي كه در چند ساله اخير به وجود آمده، موضوع روزنامه نگاري آنلاين و الكترونيك است . به ياد دارم شما دو سال قبل به برپايي دوره هاي آموزش روزنامه نگاري آنلاين توسط مركز مطالعات و توسعه رسانه ها اشاره كرده بوديد.اين كار چقدر دنبال شده است؟
٭٭ روزنامه نگاري آنلاين موجي است كه دير يا زود بايد خود را با تأثيرهاي آن هماهنگ كنيم، همان گونه كه در بخشي از جامعه ما در حال پيگيري است. به هر حال، اين مقوله خيلي زودتر از آنكه من و شما تصورش را بكنيم جاي خودش را باز مي كند. ما تلاش مي كنيم از تابستان چنانچه امكانات ما در حد كافي بود، امسال اين دوره ها را راه اندازي كنيم.
٭ در زمينه تحصيلات تكميلي مراكزي مثل مركز تحقيقات و توسعه رسانه ها چقدر مي تواند نقش آفريني كند؟
٭٭ ما در اين عرصه فعاليت نمي كنيم و نقطه هدف ما كمي پايين تر از اين سطح است .ما تنها در زمينه تهيه متون و ارتقاي كيفيت تحصيل مي توانيم وارد عرصه شويم. منابع لازم به گونه اي آماده مي شود كه هم بتواند پاسخگوي نيازهاي دانشجويان دوره هاي كارشناسي باشد و هم دوره هاي تكميلي. كتابهاي انتشار يافته توسط مركز نيز كاملا كاربردي است.
٭ نكته اي كه البته با توجه به شرايط حاضر با پيوستگي مباحثي مثل روزنامه نگاري الكترونيك حايز اهميت است مقوله تكنولوژي در اين حرفه است، به قولي روزنامه نگاران ما "تكنولوژي گريز" اند.براي آشنا كردن روزنامه نگاران با اين مفهوم و وارد كردن آن به محيطهاي آموزشي، چه بايد كرد؟
٭٭ اجازه بدهيد اين موضوع را با توجه به بحث جامعه اطلاعاتي مورد بررسي قراردهم.با افزايش عرصه اطلاعات، ما نيز بي نياز از فناوريهاي لازم در اين خصوص نيستيم. متاسفانه فناوريهاي لازم در اين خصوص هنوز وارد نشده است . اگر به دانشكده ارتباطات سري بزنيد، حتي نمي توانيد چند دستگاه تلويزيون كه بتوانيد شبكه هاي خبري را پيگيري كنيد، سراغ بگيريد. براي آموزش كار روزنامه نگاري آنلاين حداقل به چند دستگاه رايانه نياز است كه متاسفانه در اين زمينه هم دچار ضعف هستيم. تأمين فناوري آموزشي نيازمند صرف هزينه بالايي است و هر دستگاه و سازماني كه بتواند با لحاظ كردن امكانات نرم افزاري اين مقوله را مورد تأكيد قرار دهد، شاهد توفيق در اين عرصه نيز خواهيم بود. يكي از عوامل عدم موفقيت مراكز دانشگاهي ما در اين است كه هنوز نپذيرفته اند كه سهم فناوريهاي آموزشي در اين امر، آموزشهاي دانشگاهي آن هم از نوع كاربردي آن، بسيار مهم است.
فتگو: جواد صبوحي
دانش آموختگان روزنامه نگاري در سده نخست عمر مطبوعات در ايران انگشت شمار بودند. اولين ايراني دوره كوتاه مدت آموزش روزنامه نگاري را در انگلستان گذراند و پس از او نيز شمار اندكي از فرنگ رفتگان، دانش روزنامه نگاري را فرا گرفتند.

102 سال كه از حيات مطبوعات ايران گذشت، اولين مركز آموزش به منظور تربيت كادر متخصص با نام بنگاه روزنامه نگاري تاسيس شد.در سال 1317 خورشيدي كميسيون مطبوعات سازمان پرورش افكار ، امور آموزش روزنامه نگاري را به دانشگاه تهران سپرد و دانشگاه تهران كلاس هاي كوتاه مدت آموزش روزنامه نگاري را در لاله زار بر پا كرد. چند تن از دانش آموختگان آن دوره در قيد حياتند و بر اين باور صحه مي گذارند كه پس از فروپاشي بنگاه روزنامه نگاري به مدت 14 سال علاقمندان به فراگيري دانش روزنامه نگاري راه خارج را در پيش گرفتند كه ثمره غربت گزيني آنان براي روزنامه نگاري ايران يكي دو جلد كتاب بود.
در سال 1334 مدير وقت روزنامه كيهان كه خود استاد دانشگاه تهران بود، اساسنامه تاسيس دانشكده روزنامه نگاري دانشگاه تهران را به تصويب رساند، اما هيچ گاه نتوانست اين دانشكده را در زير مجموعه دانشگاه تهران تاسيس كند .
زماني كه مدير وقت روزنامه اطلاعات از تلاش هاي مدير وقت روزنامه كيهان مطلع شد ، براي اين كه از رقيب پيشي بگيرد، آگهي دوره كارآموزي فن خبرنگاري را در خردادماه 1335 منتشر كرد و در تابستان همان سال نخستين دوره آموزش كوتاه مدت روزنامه اطلاعات آغاز شد. از سوي ديگر دانشگاه تهران با همكاري كميسيون مبادلات فرهنگي آمريكا در ايران و چند تن از مديران روزنامه ها و مجله ها دوره آموزش روزنامه نگاري دانشگاه تهران را از آبان 1335 شروع كرد.

در روزنامه اطلاعات در دهه سي و آغازين سالهاي دهه چهل همچون بنگاه روزنامه نگاري و مؤسسه روزنامه نگاري ، دوره هاي كوتاه مدت برگزار مي شد، اما كيهان درصدد ايجاد دانشكده بود. اين دو كوشش سبب شد كه پايه هاي دو مكتب روزنامه نگاري ايراني در دو روزنامه عصر تهران پي ريزي شود. روزنامه نگاري مبتني بر ذوق و روزنامه نگاري مبتني بر علم و دانش.
كوشش مكتب روزنامه نگاري مبتني بر دانش اگر چه در گام اول تداوم نيافت، اما تجربه گرانقدري را پديد آورد و سبب پي ريزي مؤسسه عالي مطبوعات و روابط عمومي شد.
تمام تلاشهاي ياد شده را جز دوره اول آموزش روزنامه نگاري روزنامه اطلاعات تا تاسيس اين مؤسسه بايد كوششهاي نافرجام نام نهاد. آنچه به فرجام رسيد و جامعه ايراني از خدماتش بهره مند شد، مؤسسه مطبوعات و روابط عمومي است كه بعد ها دانشكده نام گرفت. دانشكده اي كه فراز ها و فرودها را از سر گذراند وچندي پيش پس از حدود چهار دهه با وجود تغيير نام و دگرگونيهاي مكرر ، به عنوان دانشكده علوم ارتباطات بازگشايي شد.امروز آموزش روزنامه نگاري با در نظر داشتن تمامي تحولات مربوط به آن، از آن حيث اهميت دو چندان يافته است كه به نظر مي رسد انگيزه و شوق تحصيل در اين رشته در ميان جوانان بيش از گذشته افزايش يافته و از سويي ديگرنگاه مؤسسات آموزشي در اين حوزه نيز به بازبيني جدي نياز دارد. اين نكته را مي توان از فحواي كلام دكتر شعبانعلي بهرامپور، رييس مركز مطالعات و توسعه رسانه ها شنيد.گفت و گوي ما با ايشان را در همين خصوص مطالعه كنيد:
٭ آقاي دكتر در حال حاضرمجري آموزش رسانه اي در كشورچه نهادي است؟
٭٭ آموزش روزنامه نگاري توسط دو بخش دانشگاههاي وابسته به وزارت علوم، تحقيقات و فناوري و مؤسسات و مراكزديگر غير دانشگاهي با رويكردهاي مختلف دنبال مي شود .در آموزشهاي دانشگاهي آموزشها تئوري تر از آموزشهاي كاربردي مراكز غير دانشگاهي است. در مراكزي كه با رويكرد دوم به آموزش روزنامه نگاري مي پردازند ،عمدتا محور اصلي كار بر آموزش روزنامه نگار متمركز است و تلاش مي شود روزنامه نگاراني خبره تربيت و تحويل جامعه شوند.
٭ نكته اي كه در همين خصوص وجود دارد و به نظر مي رسد قابل تامل است، موضوع ناهماهنگي آموزش در اين مراكز است،به گونه اي كه اين ناهماهنگي را حتي مي توان در سرفصلهاي آموزشي اين مراكز هم مشاهده كرد.اين ناهماهنگي درامر آموزش ايجاد مشكل نمي كند؟
٭٭ اين ناهماهنگي پارادوكسيكال است، يعني از سويي مي توان آن را مثبت ارزيابي كرد و از سوي ديگر با نگاهي منفي آن را بررسي و تورق كرد.هرگونه تغيير و تحول در دانشگاهها و سرفصلهاي آموزشي آنها مستلزم مراحل طولاني است و يك دانشگاه و مركز آموزشي به راحتي نمي تواند سرفصلهاي خود را تغيير دهد.مراكزي مثل دانشكده صدا و سيما و دانشكده خبر كه آزادي عمل دارند مي توانند نوآوريهاي بيشتري داشته باشند و سرفصلهاي جديدي را در مجموعه مورد نظر خود بگنجانند. از سوي ديگر، مراكزي مثل مركز مطالعات و تحقيقات رسانه ها كه كاملا كاربردي هستند، لزوما نمي توانند مطابق سرفصلهاي دانشگاهي عمل كنند. اگر دانشگاهها مي توانستند به خوبي عمل كنند و آموزشهاي خوبي را ارايه دهند و دانشجويي كه از آن جا فارغ التحصيل مي شود بتواند روزنامه نگار شود، ديگر شكل گيري مراكزي مثل مركز مطالعات و تحقيقات رسانه ها سالبه به انتفاي موضوع بود.در ساير نقاط دنيا نيز وضع به همين صورت است. در فرانسه، بهترين روزنامه نگاران از دانشكده هاي روزنامه نگاري فارغ التحصيل شده اند. معمولا چهار يا پنج مؤسسه روزنامه نگاري مراكزي تاسيس مي كنند كه از درون آنها روزنامه نگاران حرفه اي تربيت مي شوند.
٭ ظرفيتي كه درحال حاضر در دانشگاههاي مختلف براي گزينش دانشجو در حال شكل گيري است ،به خروجي مطلوب روزنامه نگاري كشور خدشه وارد نمي كند؟
٭٭ دانشگاهها دانش آموختگان زيادي را تربيت مي كنند، اما نكته اي كه در اينجا اهميت دارد اين است كه دانشگاهها بايد خود را روزآمد كنند و بتوانند دانش آموختگاني تربيت كنند كه آنها قادر باشند كار روزنامه نگاري كنند اين در صورتي است كه در حال حاضر دانشگاههاي ما اين ظرفيت را ندارند.
٭ از عناصر ديگري كه در اين خصوص تأثيرگذار است، كيفيت استادان و اعضاي هيات علمي دانشگاهها هستند كه اين موضوع هم مثل مقوله سرفصلهاي آموزشي وضعيت متناقضي را دنبال مي كند.چقدر بر شيوه فعاليت اين عنصر در دانشگاهها كنترل صورت مي گيرد؟
٭ اين مساله به يك دانشگاه خاص محدود نمي شود و در تمامي دانشگاهها مي توان آن را شاهد بود، به گونه اي كه استادان ما كمتر خود روزنامه نگارند. آنها بيشتر كار نظري مي كنند، در نتيجه دانش آموختگان آنها هم مطابق اين شكل از آموزش تربيت مي شوند. در مراكز و مؤسساتي كه كار كاربردي مي كنند، اين مشكل كمتر ديده مي شود، براي آنكه اين مراكز از قيد و بندهاي مراكز دانشگاهي آزادند.ما مي توانيم كسي را به استخدام در آوريم كه مدرك دكتري نداشته باشد، اما تجربه لازم را در اين خصوص داشته باشد. در تمامي نقاط دنيا مراكز آموزشي كه هويت دانشگاهي ندارند مي توانند از يك روزنامه نگار با تجربه دعوت كنند تا آموزش روزنامه نگاري بدهد. براي دانشگاه با اين شيوه كار اين مساله مقدور نيست .روزنامه نگار با تجربه اي كه ممكن است ديپلم يا ليسانس داشته باشد، اما تجربه خوب و مطلوبي در حوزه روزنامه نگاري داشته باشد نمي تواند تدريس كند، در نتيجه شاهد هستيم كه در دانشكده هاي مختلف كساني درس روزنامه نگاري مي دهند كه خود روزنامه نگار نبوده اند و همين مساله از جمله آسيبهايي است كه آموزش روزنامه نگاري كشور با آن مواجه است. اصلاح اين موضوع نيازمند طي شدن روندي طولاني است كه دانشگاهها و وزارت علوم ،تحقيقات و فناوري به عنوان مجري آموزشهاي رسمي بپذيرند كه دانشكده هاي ارتباطات نيازمند توجه ويژه اي هستند كه مطابق با ديگر عرصه هاي علوم، آموزشهاي خود را ارايه دهند.
٭ معمولا كتابهايي كه توسط برخي از استادان همين مؤسسات آموزشي تأليف و يا ترجمه مي شود، آن قدر از كيفيت پايين برخوردار است كه به جرأت مي توان گفت نمي تواند در كنار متون ارزنده روزنامه نگاري كه توسط استادان مجرب نوشته شده است، قرار بگيرد. جالب است كه با توجه به تدريس اين گروه از استادان در دانشگاهها، اين كتابها به عنوان منبع آموزشي معرفي مي شوند. چرا در اين خصوص كنترلي صورت نمي گيرد؟
٭٭ ببينيد كنترل اصلي بايد توسط جامعه علمي كشور انجام شود؛ يعني اين وظيفه را بايد دانشجويان و استادان مجرب عهده دار شوند. تا وقتي توليدات ما در زمينه ارتباطات و روزنامه نگاري به حدي نرسد كه جامعه احساس بي نيازي از آن كند، ما با اين مشكل همچنان مواجه خواهيم بود .متاسفانه بسياري از كتب و منابع ارتباطات روزنامه نگاري از كيفيت لازم برخوردار نيستند، اما اگر ما استاد ، كارشناس ، فارغ التحصيل و محقق خوبي در زمينه ارتباطات داشته باشيم، مي توانند با نقد مناسب آن بخش ضعيف را وادار كنند تا توليدات خوبي را ارايه دهند.اما هنوز ظرفيت جامعه ما در اين زمينه خيلي كم است.
٭ يكي از عرصه هاي جديدي كه در چند ساله اخير به وجود آمده، موضوع روزنامه نگاري آنلاين و الكترونيك است . به ياد دارم شما دو سال قبل به برپايي دوره هاي آموزش روزنامه نگاري آنلاين توسط مركز مطالعات و توسعه رسانه ها اشاره كرده بوديد.اين كار چقدر دنبال شده است؟
٭٭ روزنامه نگاري آنلاين موجي است كه دير يا زود بايد خود را با تأثيرهاي آن هماهنگ كنيم، همان گونه كه در بخشي از جامعه ما در حال پيگيري است. به هر حال، اين مقوله خيلي زودتر از آنكه من و شما تصورش را بكنيم جاي خودش را باز مي كند. ما تلاش مي كنيم از تابستان چنانچه امكانات ما در حد كافي بود، امسال اين دوره ها را راه اندازي كنيم.
٭ در زمينه تحصيلات تكميلي مراكزي مثل مركز تحقيقات و توسعه رسانه ها چقدر مي تواند نقش آفريني كند؟
٭٭ ما در اين عرصه فعاليت نمي كنيم و نقطه هدف ما كمي پايين تر از اين سطح است .ما تنها در زمينه تهيه متون و ارتقاي كيفيت تحصيل مي توانيم وارد عرصه شويم. منابع لازم به گونه اي آماده مي شود كه هم بتواند پاسخگوي نيازهاي دانشجويان دوره هاي كارشناسي باشد و هم دوره هاي تكميلي. كتابهاي انتشار يافته توسط مركز نيز كاملا كاربردي است.
٭ نكته اي كه البته با توجه به شرايط حاضر با پيوستگي مباحثي مثل روزنامه نگاري الكترونيك حايز اهميت است مقوله تكنولوژي در اين حرفه است، به قولي روزنامه نگاران ما "تكنولوژي گريز" اند.براي آشنا كردن روزنامه نگاران با اين مفهوم و وارد كردن آن به محيطهاي آموزشي، چه بايد كرد؟
٭٭ اجازه بدهيد اين موضوع را با توجه به بحث جامعه اطلاعاتي مورد بررسي قراردهم.با افزايش عرصه اطلاعات، ما نيز بي نياز از فناوريهاي لازم در اين خصوص نيستيم. متاسفانه فناوريهاي لازم در اين خصوص هنوز وارد نشده است . اگر به دانشكده ارتباطات سري بزنيد، حتي نمي توانيد چند دستگاه تلويزيون كه بتوانيد شبكه هاي خبري را پيگيري كنيد، سراغ بگيريد. براي آموزش كار روزنامه نگاري آنلاين حداقل به چند دستگاه رايانه نياز است كه متاسفانه در اين زمينه هم دچار ضعف هستيم. تأمين فناوري آموزشي نيازمند صرف هزينه بالايي است و هر دستگاه و سازماني كه بتواند با لحاظ كردن امكانات نرم افزاري اين مقوله را مورد تأكيد قرار دهد، شاهد توفيق در اين عرصه نيز خواهيم بود. يكي از عوامل عدم موفقيت مراكز دانشگاهي ما در اين است كه هنوز نپذيرفته اند كه سهم فناوريهاي آموزشي در اين امر، آموزشهاي دانشگاهي آن هم از نوع كاربردي آن، بسيار مهم است.
منبع: روزنامه قدس
+ نوشته شده در شنبه سیزدهم خرداد ۱۳۸۵ ساعت ۱:۴۱ ب.ظ توسط صدرا قاضی
|