وبلاگ خبری صدرا

آخرین شنیده‌ها از  روزنامه پرتیراژ ایران حاکی است که مدیران جدید این روزنامه، اقدام به حذف یکباره کلیه سرپرستان پرسابقه این روزنامه در سراسر کشور کرده‌اند.
مدیران جدید، با شعار تغییر روش‌های اطلاع‌رسانی و تبلیغاتی بنا دارند، وابستگان و نزدیکان خود را با عقد قرارداداهای تازه به کار گیرند.
قائم‌مقام سردبیر جدید روزنامه فوق‌الذكر، که پیشتر به دلیل برخی مسایل از ریاست یك نهاد آموزشی کنار گذاشته شده بود، قراردادی چند میلیاردی با یك شرکت تبلیغاتی، که از نزدیکان وی هستند، منعقد کرده است.
گفته می‌شود، مدیر عالی‌رتبه‌ای كه این روزنامه زیرمجموعه سازمان تحت امر اوست و بر گزینش مدیرانی بدون حاشیه تاکید دارد، از این موضوع بی‌اطلاع است.
روزنامه ایران از پرتیراژترین روزنامه‌های کشور است که بیم آن می‌رود با این اقدامات، این تیراژ رو به افول گذارد.

در پی انتشار اخبار راه‌‌اندازی وبلاگ آقای خاتمی، محمدعلی ابطحی در یادداشتی نوشت:

چند شب پیش sms دریافت کردم که وبلاگ آقای خاتمی با این آدرس قابل دسترسی است. هم خوشحال شدم و هم تعجب کردم. آدرس را باز کردم. دیدم اسم سایت، مردی با عبای شکلاتی است. فردای آن شب ، مراسم چلچراغی ها بود. در آنجا به عنوان یک سورپرایز گفتند که بروبچه ها این وبلاگ را درست کرده اند و به آقای خاتمی هدیه کرده اند. این لطفی بود که دوستان آقای خاتمی به ایشان ابراز داشته بودند. به آقای خاتمی هم در پاسخ به محبت آنها یادداشتی رسمی و غیر وبلاگی نوشته بود که آنها هم آن را روی سایت گذاشته بودند. اما چانچه طبیعی مینمود این سایت به عنوان وبلاگ آقای خاتمی معرفی شد و خبر آن یک خبر جهانی شد که آقای خاتمی وبلاگ نویس شده و اولین پست وبلاگش راهم نوشته. البته از اصل اینکه به هر شکل آقای خاتمی وبلاگ بنویسد خوشحال می شدم.

امروز رفتم دفتر آقای خاتمی که هم اصرار کنم ادامه دهد و هم پیشنهاد بدهم از این به بعد اسم سایت را تغییر دهند. گفتم تا وقتی لطف بچه ها بوده میشود اسمش مردی با عبای شکلاتی باشد اما از این به بعد که سایت و وبلاگ خود آقای خاتمی می شود که درست نیست اسمش این باشد. شوخی هم کردم که مثل این میماند که من اسم وبلاگم را بگذارم تپلی با عمامه سیاه! ضمن آن که آقای خاتمی به یک سایت رسمی هم نیازدارد که در آن سخنرانی ها و خبرهای رسمی اش باشد تا هم امکان دسترسی به گفته ها واندیشه های ایشان باشد وهم خبرگزاری ها و علاقمندان بتوانند در این فضای پر سانسور اخبار ایشان را دنبال کنند.و این وبلاگ ایشان را از آن سایت بی نیاز نمی کند. دیدم اصلا برداشت آقای خاتمی این نبوده که این وبلاگ شخصی ایشان باشد.

به من هم گفت این توضیح را بنویسم. البته قرار شد که هم زودتر سایت رسمی آقای خاتمی راه اندازی شود که در آن اخبار و مطالب رسمی ایشان بیاید و هم در آن بخشی برای وبلاگ نویسی باشد و هم گاهی در این وبلاگ مردی با عبای شکلاتی و نیز بقیه سایت هایی که علاقمندان ایشان آماده کرده اند، بنویسد. ولی دوست داشت اعلام شود این سایت و وبلاگ آقای خاتمی نیست. از بروبچه هایی هم که این سایت را درست کرده اند و انصافا هم با چه شوقی و با چه سرعتی آن را درست کردند خیلی تشکر می‌کرد. از اینکه اهالی وبلاگ گلایه کرده اند که چرا این متن را وبلاگی ننوشته هم خبر داشت. آقای خاتمی از حجم بالای کامنت ها و ایمیل ها هم صحبت می کرد که اگر قرار باشد به آنها پاسخ دهد چهقدر وقتش راخواهد گرفت. خدا کند این مساله باعث نشود که از ارتباط اینترنتی ووبلاگی بهراسد. در هر حال فکر می‌کنم آقای خاتمی یک گام به وبلاگ‌نویسی نزدیک شده است.

رونالد بوترک پسر مایکل بوترک خبرنگار بی.بی.سی دیروز با زنی که معتقد است او را از مرگ حتمی در حین وقوع توفان تسونامی در سال گذشته نجات داده، ازدواج کرد.
جالب آن که آنان در سالگرد این واقعه با هم ازدواج کردند.
این 2 نفر که هر دو 32 ساله هستند در زمان حادثه در هتلی در سریلانکا به سر می‌بردند و هشیاری همسر فعلی بوترک که متوجه وقوع توفان شده بود باعث شد، وی به موقع از هتل خارج شده و از مرگ حتمی نجات یابد.

جنبش عدالتخواه دانشجویی، جدیدترین مجموعه کاریکاتورهای مازیار بیژنی را با عنوان گزنه منتشر کرد. در این مجموعه جدید که مقدمه آن را دکتر محمد صادق کوشکی نوشته است، کاریکاتورهایی با موضوعات مفاسد اقتصادی، نقد تحجر و غربزدگی، نقد اهل قدرت، مسائل جهان اسلام و قدرتهای استکباری و... دیده می‏شود.
گزنه سومین مجموعه از کاریکاتورهای بیژنی است که به همت جنبش عدالتخواه دانشجویی چاپ و به بازار عرضه شده است.
پیش از این، مجموعه ای از کاریکاتورهای بیژنی با عنوان مقاله‌ها‌ی بی متن در دو جلد از سوی انتشارات کیهان به چاپ رسیده  است.
مازیار بیژنی، کاریکاتوریست جوان و متعهدی است که کاریکاتورهای وی در واقع آسیب شناسی انقلاب است.   مسائل مهم جهان اسلام همچون مظلومیت مردم فلسطین، اشغال عراق و افغانستان و تمامیت خواهی آمریکا نیز از مهمترین دغدغه‌ها‌ی بیژنی است.
سبک و سیاق بیژنی در کاریکاتور منحصر  به فرد است، اما ناجی العلی، کاریکاتوریست متعهد و فقید عرب در کارهای وی موثر بوده  است.

گفته اند كارتهاي سوخته تان را پيدا كرده اند، گفته اند هيچ سرنشيني از هواپيما زنده نيست، گفته اند از هواپيماي سوخته هيچ چيزي باقي نمانده است. اما هنوز باورمان نمي شود، هنوز گمان مي كنيم اگر جايتان خالي است به اين دليل است كه رفته ايد مصاحبه،‌ رفته ايد برنامه و هزاران بهانه ديگر،‌ بهانه هايي كه نمي خواهند پروازتان را باور كند.

حال عجيبي است، دلهايمان پر از درد است، چشمهايمان غرق اشك، شانه هايمان زيربار مصيبتتان خم شده است اما مردم چشم به راه اخبار جديدند،‌ اخباري كه هر لحظه بر اضطراب و نگرانيمان مي افزايند،‌ خبر نبايد تعطيل شود،‌ استخوان در گلو و خار در چشم كار را ادامه مي دهيم چرا كه ما فريادرساني هستيم كه در هر موقعيتي بايد اطلاع رساني كنيم. هر چه حجم كار خبر سبك تر مي شود بار مصيبتتان سنگين تر بر دلهايمان فشار مي آورد.
هنوز در باورهايمان نمي گنجد كه فردا صبح صداي خنده عليرضا برادران در سرويس عكاسي نپيچد و از اخبار محمد صادق نيلي خبري روي خروجي سرويس سياسي نرود،‌ رفتنتان كابوسي است كه دلمان مي خواهد هر چه سريعتر تمام شود،‌هرچه سريعتر صبح از راه برسد و بار ديگر صدايتان در خبرگزاري بپيچد.
با خود مرور مي كنيم علي رضا برادران با دوقلوهاي سه ساله اش كوثر و سوگند، متولد 1355 و همكاري كه از آغازين روزهاي شروع به كار خبرگزاري فارس پا به پايمان در عرصه خبر حضور داشته و در هيچ جايگاهي رهايمان نكرده است،‌ محمد صادق نيلي احمدآبادي متولد 1359 كه فقط يك سال از ازدواجش مي گذشت، او نيز از روزهاي اول شروع بكار خبرگزاري همراهمان بود.
... و خبر باري ديگر پر پرواز خبرنگاراني را باز كرد، خبرنگاراني كه از پشت مانيتور با پرواز هر خبرنگاري كه در عرصه خبر پر مي كشيد اشك مي ريختند و حال اين ماهستيم كه پشت مانيتورهايمان نشسته ايم و خبر رفتنتان را پيگيري مي كنيم، خانواده هايتان زنگ مي زنند و سراغتان را مي گيرند، دلمان مي لرزد، اشك هايمان را خاموش و آرام فرود مي آوريم،‌ طوري كه از آن سوي تلفن كسي متوجه حضورشان نشود و مي گوييم " رفته اند ماموريت" ماموريتي كه هرگز پاياني ندارد.
بار غمتان سنگين است آنقدر سنگين كه دلمان نمي خواهد باورش كنيم، كاش امروز هرگز از راه نمي رسيد. امروز شما خبرنگاران و عكاساني هستيد كه خود خبر ساختيد، خبرهايي كه بهاي آن گوهر وجودتان بود.

مخالف سرسخت قاليباف، سردبير سايت خبري فردا شد. 
سايت فردانيوز كه هم اينك از مدافعان محمد باقرقاليباف است، "علي شكوهي" را به عنوان سردبير جديد خود برگزيد تا استراتژي قاليباف در استفاده از مخالفين، عيان ترشود.
علي شكوهي پيش از انتخابات اخير رياست جمهوري، موضع خود را نسبت به دكتر قاليباف با ارسال نامه اي به شوراي نگهبان نشان داده و از شوراي نگهبان خواست تا صلاحيت سردار قاليباف را به عنوان نامزد رياست جمهوري تاييد نكند.
پس از درج اين نامه در سايت شريف نيوز، چند سايت مدافع قاليباف با درج سوابق سياسي علي شكوهي از عضويت وي در جنبش مسلمانان مبارز پرده برداشتند.
علي شكوهي در زمان انتخابات نهم رياست جمهوري، از فعالان ستاد انتخاباتي دكتر محسن رضايي و مقاله نويس ثابت سايت بازتاب بود.
در کارنامه مطبوعاتی شکوهی، اشتغال و همکاری با روزنامه ها و نشرياتی همچون روزنامه کيهان، هکارنامه مطبوعاتی شکوهی، اشتغال و همکاری با روزنامه ها و نشرياتی همچون روزنامه کيهان، هفته نامه کيهان هوايی، هفته نامه صبح، هفته نامه ارزش ها، ماهنامه بينش سبز مشاهده می شود. وی هم اینک نویسنده ستون یادداشت سایت بازتاب است.
شايان ذكر است، سردبير پيشين فردانيوز را "عباس درويش توانگر" سردبير فعلي خبرگزاري فارس به عهده داشت. فته نامه کيهان هوايی، هفته نامه صبح، هفته نامه ارزش ها، ماهنامه بينش سبز مشاهده می شود. وی هم اینک نویسنده ستون یادداشت سایت بازتاب است.
شايان ذكر است، سردبير پيشين فردانيوز را "عباس درويش توانگر" سردبير فعلي خبرگزاري فارس به عهده داشت.

 "چگونه بنويسيم تا مخاطب به خواندن نوشته های ما علاقمند شود و تحت تاثير آن قرار گيرد.با خواندن آن، شاد شود، لبخند بزند و يا خشمگين شود. پس از خواندن يادداشت، كلاهش را قاضی كند و بگويد: عجب! راست می گويد. تصميم و نظرش عوض شود يا عزمش را جزم كند و او را به تحرك وا دارد. مثلت طلايی نوشتن تلاش كرده است عوامل موثر در نوشتن را ـ بدون آنكه هيچگونه ادعای مكاشفه ای در ميان باشد ـ  مورد توجه قرار دهد."

اين نوشته كوتاهی از كتاب مثلث طلايی نوشتن برای مطبوعات كه توسط دكتر احمد توكلی به رشته تحرير درآمده است.

دكتر توكلی، روزنامه نگار و مدرس روزنامه نگاری، متولد ۱۳۳۶ طبس است كه اثر فوق را پس از "گزارش نويسی در مطبوعات"، "مصاحبه خلاق" و "ويراستاری و مديريت اخبار"، نگاشته است.

عناوين اين كتاب عبارتند است از:

عشق نويسندگي، رئوس طلايی نوشتن، مثلث طلايی، ايده ها كجايند؟، گردآوری اطلاعات، ساختار مقاله، مقاله خبري، تيتر نويسي، عشق نوشتن و پايان بخش كتاب شامل دو پيوست است: يكی از بزرگمهر شرف الدين با عنوان تيتر حرفه ای يا تيتر دوپهلو  با نگاهی به شيوه تيترزنی مجله های تايم و نيوزويك و پيوست ديگر از سيدفريدقاسمی با عنوان سرآغاز مقاله نويسی در مطبوعات ايران ...

خواندن اين كتاب را به همه دوستان حرفه ای مطبوعات توصيه می كنيم.