نام مسابقه کاریکاتور "هولوکاست" تغییر نکرد

" وبلاگ خبری صدرا " :با وجود عدم تمایل همشهری چی ها از ادامه برگزاری مسابقه کاریکاتور با این اسم (هولوکاست)، مسعود خان شجاعی طباطبایی این مسابقه را به پایان رساند.

روزنامه همشهری در زمان سردبیری محمد رضا زائری  و همزمان با اعلام موضع احمدی نژاد مبنی بر دروغین بودن هولوکاست، تصمیم به برگزاری یک مسابقه با موضوع هولوکاست گرفت اما با تغییر مدیر مسوول و سردبیر این روزنامه متعلق به شهرداری تهران، حسین انتظامی پیشنهاد تغییر نام این مسابقه را داد و به رییس خانه کاریکاتور ایران پیشنهاد نام "نقض آزادی بیان" را داد.
در این میان شجاعی طباطباعی تلاش بسیار کرد تا این مساله به رسانه ها کشیده نشود و بالاخره هم موفق شد با رایزنی و تهدید و تشر و گفتمان و این حرفا، شهردار قالیباف را از تصمیم خود منصرف کند.

اما جالب است که بدانید این مساله بیشتر از آن که به رقابت قالیباف با رقیب انتخاباتی اش برگردد، به عملکرد زائری و ایجاد ارتباط با کاریکاتوریست های دانمارکی مربوط است.

به هر حال شجاعی طباطبایی هم می ترسید این مساله به سواستفاده صهیونیست ها و ایجاد خللی در برگزاری این مسابقه بیانجامد، از رسانه ای شدن آن جلوگیری کرد و در نهایت این مسابقه را در موزه هنرهای معاصر فلسطین افتتاح کرد.

 

"هولوکاست" در موزه هنرهای معاصر فلسطین تابلو شد

نباید همه اسراییلی ها را به یک چشم دید!

" وبلاگ خبری صدرا " :«با سابقه ای که از همشهری جوان در مطالب گذشته درباره مقاومت وجود دارد نمی توان این نشریه را حامی صهیونیست نامید.»

سردبیر نشریه هفتگی همشهری جوان این مطلب را به واکنش به انتقاد از یادداشتی با عنوان «جنگ، نه صلح» عنوان کرد وگفت: «پیشینه ای نشریه به خوبی گواه این مطلب است که هیچ اراده ای در حمایت از رژیم اسراییل در همشهری جوان وجود ندارد و یادداشت فوق نیز بر این نکته صحه نمی گذارد.»

وی افزود: «نویسنده با یک مساله متضاد روبرو ست ومی کوشد از دو مساله کیف کردن از کشتن یهودی ها و این که یهودی ها هم آدم هستند، یکی را انتخاب کند واصلاً مساله مخالفت با کشتن صهیونیست ها درمیان نیست.»

سید جواد رسولی با رد ارتباط مثال آخر یادداشت با نیروهای حزب اله گفت: «این نویسنده دریادداشت خود نتیجه نمی گیرد بلکه چند فکر درونی در این ارتباط را برای دیگران بازگو می کند وآن مثال تنها، نقل قولی است از کتاب "آتش بدون دود".»

وی با اعلام اینکه قصد برخی سایت ها از طرح چنین مساله ای گفت:«افرادی با حب وبغض ویا دشمنی شخصی می خواهند با بزرگ کردن مسائلی از  این دست از آب گل آلود ماهی گرفته و به اهداف خود برسند.»

رسولی بار دیگر با حمایت از یادداشت فوق گفت: « نمی توانیم تمامی ساکنین سرزمین اشغالی را طرفداران ایده صهیونیست بنامیم چرا که ممکن است در کشور اسراییل افرادی مخالف این رژیم باشند مثل ایران.»

سردبیر همشهری جوان تصریح کرد: « بسیاری از یهودی ها به قصد یاقتن کار وکسب و وجود فقر در کشورهایشان به سرزمین فلسطین کوچ کرده اند و حالا بدون تایید رژیم اسراییل به زندگی مشغولند.»

وی درپایان گفت: «یهودیها براساس آموزه های دینی خود ارض موعود را موتن خود می دانند و بسیاری از آن ها معتقد نیستند که اشغالگرند!»

 

اما حرف من:

من اکر کاملا توجیه شوم که این یادداشت دارای هیچ موردی نیست مثلا نباید به زن و بچه آن یهودی ها ی ساکن اسراییل آسیبی رساند اما در زمینه مثال آخر اصلا نمی توانم خودم را راضی کنم که نویسنده قصدی غیر از حزب اله داشته. در این باره می توانم ساعت ها بحث کنم ولی قصد لجبازی ندارم.
البته دوستانی که دوست دارند که برایم بدو بیراه بنویسند، حقیر کاملا آماده استقبال هستم و نگرانی چندانی ندارم! همین که برای مطلبم نظر می دهید برای من ارزش دارد.

 

یادداشت " جنگ،نه صلح" -همشهری جوان- هفتم مرداد 85 - شماره 78

انتقاد از کشتار صهیونیستها در همشهری جوان

 وبلاگ خبری صدرا  : همشهری جوان هم بعضی وقت ها سوتی هایی می دهد که شاخ آدم در میاد.

این نشریه در یادداشتی در شماره این هفته خود ( هفتم مردادـ شماره ۷۸) با عنوان «جنگ، نه صلح» آورده: « آن یهودی های ساکن حیفا و بقیه جاهای اسراییل هم آدم هستند و هر چقدر هم که دولتشان بد و غاصب و عوضی باشد باز هم آن بدبخت ها آدم های ساده ای هستند مثل ما.  به خودم سعی می کنم بقبولانم که حداقل بعضی از سربازهای اسراییلی هم آدم هستند و همیشه از جنگیدن لذت نمی برند و خیلی وقت ها مجبور به اجرای دستورات آن بالایی ها هستند.»

 

این یادداشت نویس با مخاطب قرار دادن خود به عنوان عامه مردم افزوده است: « مگر اسراییل به تو چه ظلمی کرده که این جوری، دلت از شنیدن خبر ناو و یا سقوط هلی کوپترشان غنج می رود…چرا یک  نفر باید از کشته شدن یک آدم دیگر این قدر خوشحال بشود. »

 

احسان رضایی این یادداشت را با این جمله کتاب « آتش بدون دود » به اتمام رسانده که شخصی از آت میش (خونخوار داستان) می پرسد چگونه افراد را می کشی؟ او می گوید: آسان است.تفنگ را می گذاری روی شانه و صورت طرف را می آوری وسط مگسک .

 

یادداشت نویس این نشریه در حالی دم از صلح وحمایت از نفس سربازان صهیونیست می زند که در 60 سال اخیرباعث و بانی شر وجنگ وخونریزی در منطقه رژیم صهیونیستی بوده است.

هم چنین هیچ کدام از یهودیان ساکن در فلسطین اشغالی را نخواهید یافت که با زور اسلحه از کشور خود به این سرزمین غصب شده آمده که اینک مجبور باشد دستورات مقامات بالای خود را اجرا کند.
اما بدتر از همه این مثال آخر است که ناخودآگاه آدم را به یاد سید حسن نصرالله می اندازد که مثلا این قدر بی منطق است!!

احسان خان! واقعا دست مریزاد...

  

  یادداشت " جنگ،نه صلح" -همشهری جوان- هفتم مرداد 85 - شماره   ۷۸  

چه کشوری در مقطع حساس دیپلماتیک هسته ای قرار دارد؟!

" وبلاگ خبری صدرا " در حالیکه حزب الله در شرایط جنگ نابرابر قرار گرفته و از حمایت اعراب بی بهره است، روزنامه شرق با زیرکی خاصی این گروه جهادی را قدرت طلب نامید.
این روزنامه در مقاله ای در ستون نگاه روزنامه نگار در شماره روز چهارشنبه با عنوان "نمایش قدرت حزب الله و حماس" حمله حزب الله به یکی از پاسگاه های مرزی اسراییل و گروگان گیری دو سرباز صهیونیست را بهانه این گروه برای یاری رساندن به فلسطینی ها و گشودن جبهه تازه در شمال اسراییل دانست و نوشت : "این حمله می تواند علل دیگری هم داشته باشد و آن مشکل داخلی لبنان، پس از ترور رفیق حریری بود."
این مقاله می افزاید : "پس از قطعنامه 1559 شورای امنیت ، لبنان در آستانه ورود به تحولات زیادی بود ، چون قطعنامه یاد شده خواستار خروج بدون قید و شرط ارتش سوریه از لبنان بود که یکی از مهم ترین بندهای این قطعنامه ، خلع سلاح شبه نظامیان و در راس آن ها ، جریان حزب الله را هدف قرار می داد و این مساله می رفت تا مهم ترین چالش داخلی لبنان را رقم بزند. در شرایطی که گفت و گوها به بن بست رسیده بود ، حوادث غزه شروع شد و در پی آن واقعه، به گروگان گرفتن دو سرباز اسراییلی توسط حزب الله پیش آمد."
ستون نویس با زیرکی خاص ، بخش هایی از مقاله را تلطیف کرده و کوشیده با مطالب گزاف، چنین وانمود کند که هدف اصلی حزب الله، مقاومت در برابر رژیم اشغالگر قدس نبوده و تنها جلوگیری از خلع سلاح بین المللی و قدرت طلبی این جنبش دلیل اصلی  به وجود آمدن این مناقشه مرگبار بوده است .
این روزنامه در بخش دیگری از ویژه نامه جنگ لبنان و اسراییل از سایت اینترنتی تایمز بار دیگر بر این نکته تاکید کرده است.
روزنامه شرق همچنین در مقاله دیگر با عنوان "دو همسایه دوست و دشمن" آورده است :"به صحنه آمدن حزب الله در این فضا و شرایط ، تحلیل های متفاوتی را در بر داشته ، از ابراز حضور نظامی در منطقه و ایجاد مزاحمت برای اهداف آمریکا و اسراییل تا طرفداری و همراهی با دیگر دولت های خاورمیانه که در مقطع حساس دیپلماتیک هسته ای قرار دارند و یا افزایش قدرت داخلی و نشان دادن توانایی در این عرصه و یا جمع این فرضیات ؛ گذشت زمان علل وقوع این حادثه را روشن خواهد کرد." 
حال شما بگویید کشوری که در مقطع حساس دیپلماتیک قرار دارد کیست؟!

جرجیس های متعدد در نمایشگاه پوشش اسلامی

" وبلاگ خبری صدرا " :گر به نمایشگاه پوشش اسلامی بروید، خواهید دید این نمایشگاه به محلی برای عرضه مد و پوشاک جدید شده است.

دراین نمایشگاه علاوه بر چادرهای مد جدید که البته تمام بدن را پوشانده و دارای زیبایی وجذابیت خاصی برای دختران جوان است، مانتوهای کوتاه وشلوارهای چسبان(استرچ) هم دیده می شود.

این بازارچه که با حضور تعداد زیادی از تولیدی های پوشاک ومد از روز پنج شنبه گذشته در محل مصلی برپا شده، تحت نام نمایشگاه پوشاک اسلامی عرضه و اغلب با قیمت گران به فروش می رسد.

سردار احمدی مقدم فرماندهی نیروی انتظامی در دیدار از این نمایشگاه در پاسخ به عرضه مدهای غیر اسلامی گفت: « من زیاد در جریان کار این نمایشگاه نیستم. چون این کار مشترک وزارت بازرگانی و اصناف و هم چنین  نیروی انتظامی است. اما باید بگویم در نمایشگاه پوشش اسلامی به دنبال عرضه مد نیستیم ولی گفته ایم اگر حدود را رعایت کنند کفایت می کند.»

او اضافه کرد:« در صورتی که موردی برخلاف موازین مشاهده کردید به مسئولین نمایشگاه گوشزد کنید»

پس از آن ما تلاش کرد تا موارد متعدد خلاف موازین را به مسئولین نمایشگاه یادآور کند اما آن ها پاسخ دادند: این شلوارهای استرچ برای داخل منزل به خانم ها فروخته می شود!

احمدی مقدم پس از آن پاسخ قانع کننده ای نداد و به این نکته پسنده کرد که «من مسوول تولید این لباس ها نیستم. حالا شما از بین پیامبران جرجیس را پیدا کرده اید!»

دکتر لاله افتخاری عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی هم از برپایی این نوع نمایشگاه ها ابراز تمایل کرده و گفت: «چون کمیته مشترک ساماندهی مد و لبا س، عرضه مد و پوشاک را به به بخش خصوصی واگذارکرده است, دستگاه ها عضو این کمیته از تولیدکنندگان به شرطی که مدل های مناسب با شئونات اسلامی باشد حمایت خواهند کرد.»

او در اضافه گفت:«این نمایشگاه در راستای حمایت از این تولید کنندگان برپا شده که امیدوارم مشوق خوبی برای طراحان ایرانی ارایه کننده  مد های جدید باشد.»

خانم افتخاری افزود: «اولین نمایشگاه پوشش اسلامی درکیفیت وکمیت ، خوب بود اما بهتر است در عرضه برخی لباس ها تجدید نظر شود.»

این نمایشگاه تا 31 تیرماه در مصلای امام خمینی(ره) تهران ادامه خواهدداشت.

 

 

.ghazi.tk

یک تصویر ناراحت کننده!

تصاوير زير مربوط به يك مسجد تاريخي در منطقه مورد دعواي دو جمهوري آذربايجان و ارمنستان است

ghazi.tk

نیروی انتظامی به دنبال«جانور»ها

 " وبلاگ خبری صدرا "  :نیروی انتظامی به دنبال افرادی است که فیلم مصاحبه پخش نشده سردار احمدی مقدم را میان خبرنگاران توزیع کرده اند.

این CD مصاحبه شبکه خبر با فرمانده نیروی انتظامی است که چندی پیش انجام شده بود وخبرنگار این شبکه از احمدی مقدم در ارتباط با توصیف تلفن های همراه زنان به حجاب در پاساژ قائم پرسیده بود واحمدی مقدم درپاسخ به شوخی خبرنگاران رابه خاطر کنجکاوی«جانور» خطاب کرده بود.

این خبرنگار پس از آن در حضور معاون اول قوه قضائیه از ادبیات سردار احمدی مقدم نسبت به خبرنگاران گلایه کرد ولی بلافاصله وی به اتهام افترا به فرماندهی نیروی انتظامی به مدت 48 ساعت بازداشت شد.

احمدی مقدم با رد این مطلب دستور این بازداشت را داده بود.

 

سید ذاکر رفتنی شد!

" وبلاگ خبری صدرا " :سید جواد ذاکر معروف به سید ذاکر از مداحانی که با نغمات و اشعار مساله ساز به یکباره به شهرت رسید، هم اینک در بیمارستان بستری است و گفته می شود به دلیل مرگ مغزی، امیدی به زنده ماندن وی نیست.
سید ذاکر که در شهرهای تهران و قم به نوحه خوانی به سبک جدید مشغول بود، چند سال پیش توسط عده ای در شهر مقدس قم مورد ضرب و شتم قرار گرفت  و از آن پس وی در کاشان اقامت کرده و مجلس عزا برپا می کرد. سید ذاکر متولد 1352 است.

شکایت جام جم از همشهری آنلاین

" وبلاگ خبری صدرا "  :هنوز چند روزی از افتتاح «همشهری آنلاین» نگذشته که شنیده ها حاکی از شکایت روزنامه جام جم از این وب سایت است. ظاهرا مشابهت لوگوی این وب سایت با لوگوی «جام جم آنلاین» باعث به وجود آمدن این دردسر شده است.
دکتریونس شکرخواه سردبیر همشهری آنلاین با رد این مطلب گفته که هیچ شباهتی در این دو لوگو وجود ندارد. چون لوگویی در کارنیست!

شکرخواه که نسخه آنلاین جام جم را پس از راه اندازی سردبیری می کرد, جمعه گذشته در آستانه پنجاهمین سالروز تولدش در کافه تیتر, یکی از زیباترین و پرمحتواترین وب سایت های آنلاین فارسی را کلید زد.

قابل اشاره است که چندی پیش با روی کارآمدن حسین انتظامی در روزنامه همشهری تعدادی از روزنامه نگاران جام جم از جمله دکتر شکرخواه، به همشهری پیوستند تا جایگزین نیروهای قبلی شوند.

مصائب فقیه!

" وبلاگ خبری صدرا "ghazi.tk  : به سال ۱۳۵۰ هجری خورشیدی در قریه طوس کودکی متولد شد که نامش را ابوالحسن نامیدند.
ابوالحسن از عنفوان کودکی عشق و علاقه خاصی به همه چیز نشان می داد به طوری که خود را به عنوان نابغه در دهان ها انداخت. تمایل او به پزشکان زمان خود  و مراجعات پی در پی به آن ها برای گرفتن گواهی بیماری، همگان را به ابن فکر فرو برد که او می تواند پزشکی حاذق شود و خدمات بسیاری به بیماران نیازمند آن دیار کند. فلذا نزدیکان از همان ابتدا او را دکتر ابوالحسن نامیدند و به همان نام نیز تا سال ها بزیست. در حقیقت او مدت ها با این نام زندگی کرد و بهزیست!

قبولی د رکنکور، ابوالحسن را در سنه ۱۳۷۲ راهی دانشگاه علوم طب طهران کرد. دانشگاهی که تا آن زمان هیچ نابغه ای در آن دخول نکرده بود و اکنون هم.
سنه ۸۰ اما دکتر ابوالحسن را نفس نفس زنان دیدند که از درب نیمه گشاده دانشگاه به بیرون می آید تا شاید ای در کفش بزرگانی همچون شیخ الرییس کند و به نان و نوایی برسد ولی هیچ گاه چنین نشد.

عده ای به قصد گمراهی، او را قبل از آن که عرق بدنش خشک شود، بلادرنگ در نشریان به کار گماردند تا از هنر ژورنالیستی او بهره ببرند و فکرش را از خلاقیت های علم پزشکی دور سازند.
ماجرا بدین جا ختم نشد زیرا در عصر یک روز تاریک و بی روح، دکتر ابوالحسن را چنان به حالت اعتذار به پزشکی قانونی بردند که نه خود و نه نزدیکان تا ماه ها متوجه این انتقال نشدند!
بدن دکتر ابوالحسن تا مدت ها نه در سردخانه بلکه در طبقه سوم پزشکی قانونی طهران نگهداری شد تا او به خود آمده و از جای پریده و فی الفور راهی ساختمان مجاور که بلدیه می نامیدندش شد.
در بلدیه دورانی را سرکرد و ۱۳۷ و ارتباطات را به هم جوش داد و سرو سامانی به آن داد.
تابستان ۸۴، اما فصل شکوفایی اعجوبه های ایران زمین بود. زیرا سونامی احمدی نژاد، دکتر ابوالحسن را از جنوب بهشت راند و به شمال جهنم کشاند و بهزیست نشین کرد.
از آن زمان بود که نام او آوازه عام و خاص شد  و جریده های گوناگون را بر آن داشت تا از جوانی و استعدادهای نهفته  ی جوانی  اش بنویسند.

دکتر ابوالحسن در اداره فخیمه بهزیستی دست به ابتکاراتی زد تا این خراب شده را درست شده کند. او "مهرورزی با اعمال شاقه" را در دستور کار قرار داد و با SMS به غارت اموال مردم پرداخت. اما این شبیخون او دوام نیافت و این بار رسانه در مقابلش صف آرایی کردند و ناجوانمردانه بر او تاختند.

این داستان ادامه دارد...